بازم در انتظار گذر زمان
سلام پسر خوشگلم
خوبی؟
الان دیگه کامل تکوناتو حس میکنم
کاش میشد هرماه برم سونو و ببینمت
ولی دیگه تا 8ماهگی سونو ندارم
عزیزم تکون که میخوری به باباییت میگم دستشو روت بذاره
ولی سریع دستشو میکشه
نمیدونم چرا میترسه
میگه یجوریه تو نمیترسی؟
ههههه
بی صبرانه منتظر اومدنتیم
بازم دوس دارم زمان بگذره
دوباره صبحها ضعف دارم و بی حوصله م خیلی وقتا
الان میخام بشه 22بهمن
چون دیگه آخرای بهمنه و ایشالا اسفند دو هفته اولش و میخام استعلاجی بگیرم
و دیگه از سرکار اومدن راحت میشم
و فقط میمونه دو هفته قبل نوروز
و همینکه 22بهمن اگه شد با خاله هات میریم قشم
و واسه اولین بار برات خرید میکنم
این پرهیجان ترین قسمت بارداریه
من تجربه داشتن بچه رو نداشتم و نمیدونم دقیقا چه چیزایی لازمت میشه
ولی هرچی خوشم اومد میگیرم
واسه دل خودم و خودت
***
دیگه عزیزم بگم برات که آخر هفته مراسم نامزدی پسرعموته
بعد مدتها داشتن یه جشن لازمه واقعا
***
خوب عزیزم فعلا
مراقب خودت باش
بووووس