پایان ماه 6
سلاااام
هوراااا ماه 6 تموم شد
خدا روشکر
دیگه شدم وارد سه ماه آخر
خوبی گل پسرم؟
الان دیگه به وضوح حرکتت و حس میکنم
بخصوص شبا گاهی خیلی زیاد میشه
و قربون صدقه ت میرم
ولی احساس سنگینی و گاها کمردرد اذیتم میکنه
برنامه سفر به قشم رو هم کنسل کردم
چون دیدم اذیت میشم
حالا ایشالا بابایی میره کیش و واسه ت خرید میکنه
قراره دو هفته دیگه بره
و واقعا ذوق دارم و مطمئنم بهترین خریدها رو برات میکنه...
دیگه بگم برات که این هفته هفته سختی بود واسه باباییت
به زانوش ضربه وارد شده بود و به سختی راه میرفت
حالا خدا روشکر بهتره
ایشالا که خوب خوب شه
پست قبلی درمورد جشن نامزدی پسرعموت گفتم که رفتم
خوش گذشت
ولی سرد بود و اذیت میشدم نتونستم تا آخرش بشینم
اما درکل خوب بود
عقد همکارمونم کنسل شد
ما نرفتیم
حالا این هفته قراره یه گردش از صبح زود برن بابا اینا
اگه تونستم سعی میکنم برم
چون میدونم خوش میگذره
ولی میترسم اذیت هم بشم
چون واقعا دیگه احساس سنگینی میکنم
حالا اگه شد میرم
اذیت شدم برمیگردم
امشبم قراره بریم خونه یکی از دوستای همکارمون
درواقع عیادتش که یه تصادف کوچولو کرده
خوب فعلا عزیزدلم
مراقب خودت باش
بوووووووووس